نمودارهای بد: مقایسه عملکرد نسبی

در این نمونه از بازارآرایی نمودارهای بد، به بررسی دیتای یک فروشگاه زنجیره ای می پردازیم که می خواهد بداند مشتریان در مورد جنبه های مختلف خرید از آنجا و سایر رقبا چه احساسی دارند. نمودارزیر نتایج این بررسی را بصری کرده است. چند دقیقه به آن نگاه کنید و ببینید چه برداشتی از آن دارید و ایده های خود را یادداشت کنید.

نمودار نامناسب برای مقایسه نسبی عملکرد

 

اگر بخواهید نمودار بالا را در یک کلمه توصیف کنید، چه می گویید؟ گیج کننده؟ شلوغ؟ نامفهوم؟

چیزهای زیادی در این نمودار هست، چیزهای زیادی برای جلب توجه ما با هم رقابت می کنند و این کار را دشوار کرده است. 

بیایید یکبار با هم مرورکنیم که چه مییتوان دریافت. همان طور که گفته شد این نمودار، نمایش یک ماتریس است که در بعد x اجزای مختلف تجربه مشتری آمده است و در y مقدار. فهمیدن این اطلاعات به کندی صورت میگیرد. باید چند بار بین نمودار و راهنمای آن رفت و برگشت کنیم تا درکی از آن پیدا کنیم و شاید به آخرین مورد هم که برسیم، اولی یادمان رفته باشد. گذشته از اینها گاهی نقاط داده پشت هم پنهان شده اند و عملاً امکان خواندن آن وجود ندارد.

در این مورد نبود تضاد، تفسیر اطلاعات را برای ما دشوار کرده است. در نمودار زیر از عنصر تضاد به نحو مناسبی استفاده شده است.

بازنگری نمودار با استفاده از تضاد استراتژیک

در این مورد چه تغییراتی صورت گرفت؟

اول اینکه نمودار میله ای افقی انتخاب شد. سپس مقیاس همه داده ها را مثبت کردیم چرا که برای ما مقادیر مطلق مهم نبود و میخواستیم تفاوت های نسبی را نشان دهیم. جای محور x و y هم تغییر کرد. برای هر دسته در محور عمودی، طول میله ها نشان دهنده عملکرد بهتر است. کسب و کار ما با رنگ آبی و رقبا همه به رنگ خاکستری درآمدند.

همچنین مقیاس محور x هم حذف شد تا مخاطب به جای تمرکز بر اعداد، به تفاوت های نسبی بنگرد. با این طراحی دو چیز راحت و سریع به چشم می آید:

1- چشمان ما میله های آبی را به راحتی مشاهده میکند و چگونگی عملکرد نسبی ما را در دسته های مختلف میفهمیم. 

2- در هر دسته عملکرد ما در قیاس با رقبا به راحنی قابل تشخیص است. در قیمت از رقبا جلو هستیم و در خدمات و انتخاب عقب. البته اگر مقایسه هر رقیب هم مهم است این نمودار کمک زیادی نمی کند و باید تغییراتی کند.

تغییر دیگری که در این بازآرایی انجام شد، مرتب کردن دسته ها بر اساس وضعیت عملکرد ما از بالا به پایین است که برای درک بهتر اطلاعات به مخاطب کمک می کند.