نمودارهای بد: نمودار اسپاگتی

 

از نمودار زیر چه چیزی در می یابید؟ آیا پیگیری روند هر نوع سازمان راحت است؟ یا مقایسه تغییرات انواع مختلف در طول سالها با هم کار آسانی ست؟ 

دلیل اینکه پاسخ به سوالات بالا منفی است، روی هم افتادن خطوط است که چشم را از دنبال کردن یک خط و مقایسه آن با سایرین باز میدارد. نمودار خطی که در آن خطهای زیادی مانند رشته های ماکارونی روی هم افتاده اند و عملاً چنان در هم پیچیده شده اند که امکان تشخیص روندها وجود ندارد، به نمودار اسپاگتی معروف ست.

نمودار خطی که در آن خطهای زیادی روی هم افتاده اند، نمودار اسپاگتی ست

 

چگونه نمودار اسپاگتی را بهبود دهیم؟

مانند همیشه اولین قدم درک قضیه است. باید مشخص کنیم میخواهیم چه پیامی را منتقل کنیم؟ تاکید ما روی تغییرات یکی از سازمان هاست؟ یا مقایسه روند آنها در طول زمان نسبت به مقدار مطلق هر کدام، اهمیت بیشتری دارد؟

بیایید فرض کنیم که می خواهیم بر هر نوع از سازمان جداگانه تمرکز کنیم و روند آن را برای مخاطب توضیح دهیم. احتمالاً استفاده از رنگ خنثی می تواند بهترین راه باشد. آنچه بر آن تاکید نداریم به رنگ خنثی در می آید تا توجه به یک خط خاص جلب شود.

با خنثی کردن رنگ بقیه خطوط، تمرکز را به یک خط جلب می کنیم

 

امّا اگر روند تک تک متغیرها مهمتر از مقایسه مقدار آنها با هم باشد، می توانیم آنها را در چند محور مستقل و زیر هم نمایش دهیم:

زیر هم نمایش دادن نمودارهای خطی در محورهای عمودی مستقل

 

در حالتی دیگر برای رسیدن به هر دو هدف، یعنی درک روند هر نوع سازمان و نیز مقایسه آنها با یکدیگر می توانیم محورهای افقی را مستقل و محور عمودی را مشترک کنیم:

 

محور عمودی مشترک کمک می کند هر دو هدف مقایسه روندها و روند هر سازمان برآورده شود

 

در حالت فوق چون مقادیر نمودارها در یک تراز هستند، مقایسه بین آنها ممکن می شود. از طرف دیگر چون روی هم نمی افتند، روند هر یک نیز به وضوح مشخص می شود.